قافله کربلا روانه است و آواز جرس که از باطن ملکوتی انسان برمی آید عشاق حرم را فرامی خواند،اما برادر می دانی حب حسین(علیه السلام)در دلی بیدار میشود که از خود وآنچه دوست دارد در راه خدا گذشته باشد.
+
*سفری در پیش داریم،سفری که تا ابد به سوگمان خواهد نشاند.
از مولا رخصت دیدار گرفته ایم،اذن حضور.
نامه ای به دستمان داده اند ... با خطی سبز ... با خاتمی سرخ ...
با اولین جمله اش دنیا بر سرمان خراب می شود:
من الغریب الی الحبیب ...
درنگ جایز نیست،بار میبندیم،دل میکنیم.
عزم خاکی پر بلا را داریم...*
+
سلام بر هادی النفوس/ *دشمن هم فهمیده است مهدی ریشه در هادی دارد*. *امام سامرا سلام بر شما سلام بر ظهور است*